وقتی تموم شدی و به دیوار بتنی رسیدی
خسته ای و بن بست و پوچی...
مثلن همه پیشاپیش درو نمایه های فلسفیت از نظر خودت میشن مو!
وختی نوشته های پر ارجت میشن یه گونی کسشر
و در کل میفهمی که به سیر و سلوک درد وارد شدی
تنها چیزی که خوشحالت میکنه اینکه یکی بزنه پشتت و بگه:
به ما خوش اومدی