اینجا جو هنوز فرانسوی ست...

پسر خاله تمام آدمهای شهر

اینجا جو هنوز فرانسوی ست...

پسر خاله تمام آدمهای شهر

۳۸

وقتی تموم شدی و به دیوار بتنی رسیدی  

خسته ای و بن بست و پوچی...  

مثلن همه پیشاپیش درو نمایه های فلسفیت از نظر خودت میشن مو! 

وختی نوشته های پر ارجت  میشن یه گونی کسشر 

و در کل میفهمی که به سیر و سلوک درد وارد شدی  

 

تنها چیزی که خوشحالت میکنه اینکه یکی بزنه پشتت و بگه: 

به ما خوش اومدی