باد آرام گرفت؛
خوابم می آید
+
باد همه چیز را با خود خواهد برد!
همه تر و خشک را...
لا لای لای...لا لای لای...بخواب نقل و نمکدون...بخواب قنچه ی زمستون...
خوابیم و بیدار شهیدای شهر...
تا منظورت کدوم «باد» باشه؟!!
باد حوالی اتوبان...همونی که خیلی سنگینه...
فرشاد من نفهمیدم یعنی چی
یعنی نازنین جان شما خوبی؟؟؟
آرامش بعد از طوفان است زودتر بخواب که بادی دیگر در راه است...
شاید....
یاد شعر حسن حسینی افتادم:شاعری وام گرفتشعرش ارام گرفت...ولی هر چی فکر می کنم دلیلش رو نمی فهممشما هم لابد خوابید دیگه!
شاید...
باران باریدمن در بی خوابی وهم می کشم!
و من باران را در خواب کشیدم...
خوابهای رنگین...
خواب های سیاه سفید...
منم خستم و خوابم میاد اما درس دارم
بخون...
با خیال راحت بخواب دیگه هیچ بادی در کار نیست
هست...هست
+ !!!!
اگه باد نباشه ...باز هم یک چیزی برای آزار دادن هست ...تا نخوابی
اصن تو بگو همه عالم عذاب...
وقتی باد آرام میگیرد تازه دلم غم هایش را به باد آشوب میگیرد وقتی باد آرام میگیرد ...نه خدا نکند آرام بگیرد باد لالایی هرشبه خداست در گوشم من با باد آرام تر میخوابم چون بوی اورا به تختم نزدیک تر میکند ...................آقای خاص نوشت رفتی تو روزانه ها
" آن روز هم که دست های تو ویران شدند باد می آمد "
یادمه...خوب یادمه...
باد همه چیز را با خود خواهد برد!
همه تر و خشک را...
لا لای لای...لا لای لای...
بخواب نقل و نمکدون...بخواب قنچه ی زمستون...
خوابیم و بیدار شهیدای شهر...
تا منظورت کدوم «باد» باشه؟!!
باد حوالی اتوبان...
همونی که خیلی سنگینه...
فرشاد من نفهمیدم یعنی چی
یعنی نازنین جان شما خوبی؟؟؟
آرامش بعد از طوفان است زودتر بخواب که بادی دیگر در راه است...
شاید...
.
یاد شعر حسن حسینی افتادم:
شاعری وام گرفت
شعرش ارام گرفت
...
ولی هر چی فکر می کنم دلیلش رو نمی فهمم
شما هم لابد خوابید دیگه!
شاید...
باران بارید
من در بی خوابی وهم می کشم!
و من باران را در خواب کشیدم...
خوابهای رنگین...
خواب های سیاه سفید...
منم خستم و خوابم میاد اما درس دارم
بخون...
با خیال راحت بخواب دیگه هیچ بادی در کار نیست
هست...هست
+ !!!!
اگه باد نباشه ...باز هم یک چیزی برای آزار دادن هست ...تا نخوابی
اصن تو بگو همه عالم عذاب...
وقتی باد آرام میگیرد
تازه دلم غم هایش را به باد آشوب میگیرد
وقتی باد آرام میگیرد ...
نه خدا نکند آرام بگیرد
باد لالایی هرشبه خداست در گوشم
من با باد آرام تر میخوابم چون بوی اورا به تختم نزدیک تر میکند
...................
آقای خاص نوشت رفتی تو روزانه ها
" آن روز هم که دست های تو ویران شدند باد می آمد "
یادمه...
خوب یادمه...